سلام
و تسلیت به مناسبت عروج دو فرزانه ی درد آشنا وعالم که الحق والانصاف نادره ی دوران بودند و هدف والای آنان اعتلای اسلام عزیز بود که به شایستگی این کار را انجام دادند وجاودانه شدند من هم به عنوان کوچکترین عضو اسلام وتشیع فقدان این دو بزرگوار یکی آیت الله مجتهدی تهرانی و دیگری مجتهد و ادیب گرانقدر جناب استاد سید جعفر شهیدی-شادی روحشان صلوات_را به آنان که در در راه اعتلای اسلام عزیز کوشش می کند تسلیت می گویم و آرزوی علو درجات برای آنان دارم و امیدوارم که ما با دعا و طلب مغفرت برای آنان دوستی خود را با آنان ثابت کنیم و ان شا الله با صاحب این روزهای عاشقی که عمری در طلبش بودن محشور شوند.
حال برای این پست یک شعر زیبا از سهیل محمودی پیدا کردم که برای شما با رعایت امانت از پایگاه اینترنتی 1122نقل میکنم با نام اوح عطش:
اوج عطش
سهیل محمودی
تو با تنهاییت از خود فرا رفتی به تنهایی
ولی در خود فرو ماندیم ما جمع تماشایی
تو در اندازه های ناگزیر ما نمی گنجی
تو را هم با تو می سنجیم در عزم و شکیبایی
از اول، آخر کرب و بلایت را چنین دیدم
تو و هفت آسمان غربت، تو و یک دشت تنهایی
نوای گریه باران در این شب های بی پایان
به سوی توست با ما عاشقان گرم هم آوایی
از آن روزی که خونت بر زمین باریده، گردیده
تمام خاک لبریز از شقایق های صحرایی
کسی مثل تو ، لفظ عشق را معنا نخواهدکرد
کسی مثل تو، مثل تو، به این ایجاز و شیوایی
زلالی های یاران تو را تصویر از این بهتر
که جان دادند در اوج عطش دل های دریایی
به جان تو، که از تو، غیر تو، هرگز نخواهم خواست
ولی دستی تهی دارم مگر بر من ببخشایی
منبع : کتاب "باکاروان شعر عاشورا"
گردآوردنده : مریم بختیاری ( همسر سهیل محمودی )
زیرنظر : سهیل محمودی ( سید حسن ثابت محمودی )
مهرداد(سه شنبه 86 دی 25 ساعت 10:57 صبح )
دیدگاههای دیگران () |